مهرورزی با دشمنان
این پیشنهاد مهم و با ارزشی است که حضرت حق در قرآن به بندگانش داده است. در مثل میگویند: دوست اگر هزار نفر باشد کم است و دشمن اگر یک نفر باشد زیاد است.
ما مردم مومن نباید میان خود دشمن داشته باشیم و اگر افرادی با ما دشمناند لازم است این پیشنهاد معنوی حضرت محبوب را به کار بندیم تا کینهورزان به ما تبدیل به مهرورزان شوند.
جهاد مقابله با بیمهری
ممکن است کسی بگوید دین خدا که جز محبت چیزی نیست، چنان که گفتهاند:
« هُلْ الدٌینْ الا الْحْب »
و در قواعد این دین به اندازهای که سفارش به محبت و مهرورزی شده است، در هیچ فرهنگی نشده است، پس چرا از برنامههای اصولی این دین جنگ است؟
باید گفت: برخورد اولیهی همهی پیامبران به ویژه پیامبراسلام (صلی الله علیه و آله) با دشمنان برخورد تبلیغی و فرهنگی آن هم براساس مهرو محبت بوده است.
وظیفه رسولان الهی بشارت و هشدار بود، بشارت به نتایج کارهای مثبت و هشدار به عاقبت زیانبار کارهای منفی.
آنان با مردم سر جنگ و ستیز نداشتند ، آنان طبیبانه برخورد میکردند تا مردم از بیماریهای معنوی رهایی یابند و عاشقانه برخورد میکردند تا مردم دچار عذاب قیامت و بلاهای دنیایی نگردند.
ولی هواپرستان متعصب و شهوترانان بیقید و بند و آنان که تحمل حقایق را نداشتند و زندگی را جز بر محور شکم و شهوت نمیدیدند، برای خاموش کردن صدای هدایتگر فرستادگان خدا و مؤمنان و حفظ دین به پای خاستند.
عقلی و شرعی نبود ابتدا به حمله کند و طرف مقابلش دست روی دست بگذارد تا دشمن هرچه میخواهد انجام دهد.
علاوه براین، پیامبران در برخورد با دشمن، قوانینی را ارئه کردند که باز نشان از مهرورزی آنان به انسان و عشق آنان به نجات بشر از هلاکت ابدی بود.
این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که بسیاری از همرزمان پیامبر از ایمان قوی و خصال پسندیده و اوصاف حمیده برخوردار بودند تا جایی که دشمنان و کینهی مثبت آنان به طرف مقابل سبب انحراف آنان که دشمنی دشمنان و کینهی مثبت آنان به طرف مقابل سبب انحراف آنان از صراط مستقیم و عدالتورزی و احسان نمیشد.
بنابراین جنگ در دین خدا براساس حفظ نفوس محترمه و اموال و نوامیس مردم و حراست از ارزشها و ابلاغ فرهنگ سعادتبخش حق و ریاضت دادن به نفس برای تزکیه و تربیت است و بر مجاهد واجب است نیت خود را در جنگ برای خدا قرار دهد و هدفش فقط و فقط اطاعت از خدا و بندگی حضرت او باشد و سعی کند در هنگام جنگ همهی خواستههای حق را رعایت کند و از کمترین ستمی به دشمن و کار ناحقی نسبت به طرف مقابل بپرهیزد و بر مجاهدان است که اگر دشمن درخواست امان کند چنانچه زمینه فراهم باشد، او را امان دهند و از وی محبت بخواهند که اسلام را با آزادی و اختیار بپذیرند و اگر نپذیرفتند از کمترین اجبار نسبت به آنان برای پذیرش دین امتناع ورزند زیرا دین اجباری فاقد اعتبار و ارزش است و عمل براساس آن کمترین اجر و پاداشی در پیشگاه حضرت حق ندارند ، از این رو صاحب شریعت حلال و حرام از اجبار کردن مردم به پذیرش دین نهی فرموده است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ